احكام حجاب و رابطه با نامحرم
س) پوشاندن پا از مچ تا انگشتان در مقابل نامحرم براي زن واجب است يا نه؟
ج ) بلي زن در مقابل نامحرم بايد روي پاها را هم بپوشاند.
س) سلام بر نامحرم چه حكمي دارد؟
ج ) در محيطهاي جمعي سلام بر جمع مانعي ندارد؛ ولي بهتر است از سلامهاي خصوصي كه نوعاً زمينه ساز فتنه است، اجتناب شود. از اميرمؤمنان عليهالسلام روايت شده است كه فرمود: «من به زن جوان سلام نميكنم؛ زيرا ميترسم در قلبم چيزي خلجان كند كه مطلوب پروردگار نيست.»
س) آيا صحبت با نامحرم در محيط خلوت و به مدت طولاني جايز است؟
ج ) اگر محيط خلوتي باشد كه ديگري نتواند به آن وارد شود بودن دو نامحرم در آن مكان، حرام است، و در غير آنجا هم، اگر صحبتهاي شهواني باشد، يا مفسده ديگري بر آن مترتب شود، جايز نيست.
س) آيا رعايت حجاب در مقابل پسر خاله و پسر عمو لازم است، اگر چه مسنتر از خودم و جاي پدرم باشند؟
ج ) پسر عمه، پسر خاله، پسر دايي و پسر عمو همه نامحرم هستند و رعايت حجاب در برابر آنها واجب و ترك آن گناه است؛ و بالا بودن سن آنان موجب تغيير حكم نيست.
س) آيا ميتوانيم با دختر نامحرمي، صيغه خواهر و برادري بخوانيم، و مثل خواهر و برادر با هم رفتار كنيم؟
ج ) خير، صيغه خواهر و برادري با نامحرم مشروع نيست، آنچه موجب محرميت ميشود، انجام عقد ازدواج بصورت دائم يا موقت، با رعايت شرائط مربوطه است.
س) با توجّه به اينكه كلاسهاي دانشجويان دختر و پسر با هم برگزار ميشود، طبعاً ناخودآگاه چشم آدم به دختران نامحرم ميافتد، حكم آن چيست؟
ج ) نگاه غير عمدي و بدون قصد لذت اشكال ندارد.
س) شنيدهام كه ميگويند گريم جزء آرايش حساب نميشود، آيا اين مطلب درست است، و گريم كردن جايز است؟
ج ) گريم ـ اگر همراه كار حرامي نباشد ـ اشكال ندارد. بنابراين، گريم مردان به وسيله مردان يا زنان به وسيله زنان اشكال ندارد.
امّا اگر گريم زن يا مرد به وسيله نامحرم صورت بگيرد، جايز نيست. نكته ديگر آن كه هر جا «گريم» به عنوان آرايش يا آرايش و تغيير چهره براي خانمها باشد، بايد از نامحرم پوشانده شود؛ امّا اگر صرفاً براي تغيير چهره باشد، احوط پوشاندن آن از نامحرم است.
س) در جلسات عقد و عروسي كه داماد وارد ميشود، تكليف خانمهايي كهبا او نامحرم هستند چيست؟
ج ) در مقابل داماد و ساير نامحرمان بايد رعايت حجاب كامل را بنمايند و فرقي بين مجلس عروسي و ساير موارد نيست.
س) عكسهايي كه در كودكي (قبل از تكليف) گرفتهايم و مسلماً بدون حجاب و… بوده، الان كه بزرگ شدهايم، اگر نامحرم ببيند ـ مثلاً پسر خاله يا شوهر عمه و… آيا اشكال شرعي دارد؟
ج ) اگر نامحرم بدون قصد لذت به عكسها نگاه كند مانعي ندارد و شما هم تكليفي نداريد.
س) در عقدها و عروسيها كه معمولاً خانمها با لباسهاي ويژه آن مراسم شركت دارند و در اكثر مواقع نيز لباسها، بدن نما است و فيلمبرداري صورت ميگيرد تكليف ما چيست؟
ج ) اگر ميدانيد يا احتمال ميدهيد كه در آينده اين فيلمها توسط افراد نامحرم مشاهده ميگردد لازم است حجاب كامل خود را موقع فيلمبرداري مراعات كنيد و اگر نميتوانيد، از واقع شدن در مقابل دوربين فيلمبرداري خودداري نماييد.
س) استفاده از كرمهاي چرب كننده، مرطوب كننده، ضد آفتاب و… بر روي دست و صورت، اگر به منظور محافظت از پوست بكار برده شود ولو اينكه خوشبو باشد و يا باعث سفيد و روشن شدن پوست شوند؛ چه حكمي دارد؟
ج ) اگر آرايش و زينت محسوب نشود، و بوي خوش آن موجب التذاذ و تحريك نامحرم نگردد اشكال ندارد.
ولي در هر صورت بنابر احتياط واجب، صورت را از نامحرم بپوشاند.
س) در خانواده ما رسم است كه در ميهمانيها همه بستگان با يكديگر دست ميدهند. دستدادن بدونقصد لذت چه صورت دارد؟
ج ) دست دادن با نامحرم، اگر چه از بستگان نزديك مثل پسر دايي و پسر عمو باشند، حتي بدون قصد لذت هم جايز نيست. لازم است آنها را با احكام شرعي آشنا سازيد.
س) آيا دايي يا عموي جوان ميتواند دختر خواهر يا دختر برادر خود را كه جوان است، ببوسد؟
ج ) اگر قصد لذت شهواني و ريبه در كار نباشد، اشكال ندارد.
س) آيا چيدن و رنگ كردن ابرو جايز است؟
ج ) اصلاح و رنگ كردن ابرو براي خانمها اشكال ندارد؛ ولي بايد از نامحرم پوشانده شود.
س) نگاه كردن به استاد مرد براي بهتر فهميدن درس چگونه است؟
ج ) نگاه به صورت و گردن و دستهاي مرد نامحرم كه معمولا نميپوشانند، بدون قصد لذت و ريبه اشكال ندارد.
س) پوشيدن جوراب نازك براي خانمها چه حكمي دارد؟
ج ) چون پوشاندن روي پا در مقابل نامحرم واجب است. بنابراين، استفاده از جوراب نازك كه پوست پا از زير آن پيدا باشد در مقابل نامحرم جايز نيست.
س) اگر انسان با دوست دختر خود به امامزاده برود و زيارت كند، آيا زيارتش همانند دوست معمولي صحيح است؟
ج ) رفتن به زيارت امامزادگان براي كسب ثواب است. اگر انسان در مسير كسب ثواب، گناهي مرتكب گردد، واضح است كه به پاداش مذكور نخواهد رسيد و چه بسا موجب افزايش گناه نيز بشود.
س) آيا پوشيدن لباس تنگ و كوتاه براي خانمها جايز است؟
ج ) لباس خانمها در مقابل نامحرم، بايد اولاً بدن را بپوشاند و ثانياً بنحوي نباشد كه موجب تحريك نامحرم گردد، و برجستگيهاي بدن در آن ظاهر باشد.
س) لبخند زدن هنگام صحبت با نامحرم چه حكمي دارد؟
ج ) لبخند زدن و هر كاري كه در معرض تهييج نامحرم است، جايز نيست، و در حديث آمده كه هزار سال حبس در آخرت مجازات يك كلمه شوخي با نامحرم است.
س) معاينات پزشكي كه مستلزم لمس و نظر به نامحرم است چه صورت دارد؟
ج ) در صورت نبودن پزشك مماثل،به مقدار ضرورت اشكال ندارد.
س) دانشجوي پرستاري هستم. در موقع كار در بيمارستان گاهي دستم با دست همكاران نامحرم تماس پيدا ميكند. با اين كه قصد و غرضي در كار نيست و كوشش خود را براي عدم تماس انجام ميدهم، آيا مرتكب گناه ميشوم؟
ج ) اگر در اثناي كار، دستتان به طور اتفاقي با همكارانتان تماس پيدا كند، اشكال ندارد؛ ولي چنانچه بدانيد اين عمل به طور مكرر ـ هر چند ناخودآگاه ـ انجام ميگيرد، لازم است از دستكش و مانند آن استفاده كنيد.
س) اگر كسي با نگاه كردن يا لمس دختران غير بالغ لذت ببرد، چه صورت دارد؟
ج ) حرام است.
س) آيا لازم است حجاب را براي توريستها الزامي كنيم؟
ج ) افراد توريست، از جهت حكم فقهي حجاب، تابع دين خود هستند؛ لكن همان گونه كه ملزم به رعايت ديگر قوانين كشور هستند نبايد اجازه داده شود بر خلاف ارزشهاي ديني و فرهنگي كشور اقدام كنند، و موجب اشاعه فساد و ابتذال اخلاقي شوند.
س) آيا پوشيدن لباس آستين كوتاه براي آقايان جايز است؟
ج ) چنانچه مرد بداند زنان با قصد لذت به دستانش نگاه ميكنند، احتياط واجب پوشاندن آن است.
س) آيا پوشيدن لباس سياه در عزاي امام حسين عليهالسلام كراهت دارد؟
ج ) پوشيدن لباس مشكي در سوگواري امام حسين عليهالسلام از مصاديق تعظيم شعائر و داراي رجحان شرعي است و كراهت ندارد. بسياري از فقهاي بزرگوار و مراجع تقليد در روز عاشورا از قباي سياه استفاده ميكردند.
س) معيار لباس شهرت چيست؟
ج ) لباس شهرت، لباسي است كه پوشيدن آن بخاطر رنگ، كيفيت دوخت، يا علل ديگر مناسب نيست، بطوري كه اگر آن را در برابر مردم بپوشند، توجه آنان را به خود جلب ميكند، و انگشت نما ميشوند.
س) آيا لباس خانمها حتماً بايد سياه باشد؟
ج ) پوشيدن لباس سياه واجب نيست بلكه ملاك آن است كه لباس خانمها بايد به رنگي نباشد كه خلاف متعارف، و موجب جلب توجّه نامحرم گردد.
س) آيا پوشيدن جوراب براي خانمها لازم است؟
ج ) بلي، خانمها در برابر نامحرم بايد روي پاي خود را بپوشانند و در اين جهت فرقي بين حال نماز و غير نماز نيست.
س) ظاهر شدن خانمها با مانتوهاي تنگ، در بيرون منزل چه حكمي دارد؟
ج ) رفت وآمد خانمها درمقابل نامحرم با لباسيكه برجستگيهاي بدن آنها را مشخص كند يا معرضيت براي فساد داشته باشد، جايز نيست.
س) آيا پزشك معالج به مريض مَحرم است؟
ج ) پزشك، به مريض محرم نيست، ولي در مواقعي كه معالجه متوقف بر نگاه يا لمس مريض است، به مقدار ضرورت ميتواند نگاه يا لمس كند و در صورتي كه لمس با دستكش يا از روي حايل ديگريكافي باشد، لمس مستقيم جايز نيست.
س) آيا نگاه كردن نامحرم به روي پا تا مچ كه در نماز، الزامي براي پوشاندن آن نيست، حرام است؟
ج ) بلي، نگاه مرد به روي پاي نامحرم، حرام است و در حال نماز هم اگر خانمي بداند كه در معرض ديد نامحرم است، بايد روي پا تا مچ را بپوشاند.
س) با توجّه به اينكه كلاسهاي دانشجويان دختر و پسر با هم برگزار ميشود، طبعاً ناخودآگاه چشم آدم به دختران نامحرم ميافتد، حكم آن چيست؟
ج ) نگاه غير عمدي و بدون قصد لذت اشكال ندارد.
س) آيا نگاه كردن به عكسهاي زنان و مردان غير مسلمان كه در كتابهاي درسي به صورت نيمه عريان وجود دارد، جايز است؟
ج ) اگر با قصد لذت نباشد و مفسدهاي هم به دنبال نداشته باشد، اشكال ندارد.
س) آيا نگاه كردن به دست و صورت و موهاي زنان كفار جايز است؟
ج ) در صورتي كه قصد لذت و خوف از وقوع در حرام نباشد، نگاه به دست و صورت و جاهايي از بدنشان كه عادت در نپوشاندن آن دارند، اشكال ندارد.
س) نگاه به نامزدم كه بعداً قصد ازدواج با او را دارم، چه صورت دارد؟
ج ) تا صيغه عقد دائم يا موقّت خوانده نشده، نامزد با نامحرمان ديگر تفاوتي ندارد، و نگاه به او با قصد لذت و شهوت، جايز نيست.
حكم شرعي «استفاده شخصي كارمندان از امكانات اداري»
جمعي از مراجع عظام تقليد به استفتاي ايسنا دربارهي حكم شرعي« استفاده شخصي كاركنان از امكانات اداري» پاسخ دادند.
به گزارش ايسنا، متن كامل سوال و پاسخ آيات عظام مكارم شيرازي، صافي گلپايگاني، موسوي اردبيلي، نوري همداني، حسيني زنجاني و علوي گرگاني، به اين شرح است.
سوال: نظر حضرتعالي درباره «استفاده شخصي برخي كاركنان و كارمندان از امكانت اداري نظير دستگاه كپي، تلفن، اينترنت، فكس و غيره كه بعضا در برخي ادارات دولتي يا غيردولتي، خواسته يا ناخواسته از سوي برخي كارمندان انجام ميشود»، چيست؟
پاسخ آيتاللهالعظمي نوري همداني:
جايز نيست.
پاسخ آيتالله العظمي مكارم شيرازي:
اين كار جايز نيست مگر در مواردي كه مقررات اجازه ميدهد يا اينكه با اجازه مسئوليني كه در اين حيطه اختيارات قانوني دارند بوده باشد.
پاسخ آيت الله العظمي علوي گرگاني:
استفاده شخصي از امكانات اداري جايز نيست مگر مسئولان مربوطه اجازه خاص داده باشند و حق اجازه دادن را هم داشته باشند.
پاسخ آيت اللهالعظمي صافي گلپايگاني:
چنانچه بر خلاف مقررات اداره مربوطه باشد جايز نيست.
پاسخ آيتاللهالعظمي حسيني زنجاني:
اگر استفاده شخصي هزينه و استهلاك داشته باشد، جايز نيست.
پاسخ آيت اللهالعظمي موسوي اردبيلي:
جايز نيست مگر آنكه حسب مقررات و لو با اجازه مسئول صاحب اختيار در موردي اجازه داده شده باشد.
چرایی حلال و حرام بودن خوردن گوشت بعضی حیوانات
دسته اول که سوال از چرایی احکام و درخواست دلیل عقلی و علمی برای احکام است را سوالات مشترک بین همه احکام نام نهادیم و در مقالات قبل مانند مقاله «دلیل عقلی برای احکام شرعی» به آنها پاسخ دادیم.
خلاصه آنچه بیان شد این بود:
اگر بپرسند: چرا ما این کار را باید و آن کار را نباید انجام دهیم (این برای ما واجب است و آن حرام)؟ جواب می دهیم چون خدا که خالق و پروردگار ما است چنین فرموده است.
اگر بپرسند: چرا خدا چنین فرموده است (این را حرام و آن را واجب کرده است)؟ جواب می دهیم نمی دانیم.
بله؛ اجمالا این را می دانیم:خداوندی که دانا و حکیم است هیچ دستوری را بی دلیل صادر نمی کند ؛ اما دلیل تک تک بایدها و نبایدها چیست؟ او نگفته است و ما هم نمی دانیم؛ فقط می دانیم که قطعا بی دلیل نیست؛ مانند دستور پزشک که مجموعه ای از بایدها و نبایدها است. ما با اینکه دلیل تک تک دستورهای او را نمی دانیم ولی چون یقین داریم بایدها و نبایدهای او بی دلیل نیست عقل حکم می کند به تمام دستورهای او عمل کنیم. (توضیحات بیشتر را در مقالات قبلی مطالعه بفرمایید.)
دسته دوم سوالها، پرسشهای اختصاصی و مربوط به یک موضوع خاص است که در این نوشته برآنیم به سوالهای اختصاصی مربوط به گوشتهای حرام که از سوی خوانندگان محترم مطرح شده است پاسخ دهیم. با این توضیح که سعی شده سوالات کاربران محترم با حفظ محتوا به شکل چکیده سوال مطرح شود.
نقل قول: سوال اول: در گوشت خرچنگ و بسیاری از آبزیان هیچ ماده مضری برای انسان وجود ندارد ؛ پس چرا اینها حرام شده اند؟ پاسخ: دلیل حرام بودن خرچنگ و آن دسته از آبزیانی که در اسلام خوردن گوشتشان حرام است؛ دلیل نقلی است؛ نه دلیل عقلی یا همان دلیل علمی تجربی.(توضیح دلیل عقلی و نقلی را در مقالات قبل بخوانید.) ؛ بنابراین حتی اگر ثابت هم شود که خرچنگ نه تنها برای بدن انسان ضرر ندارد بلکه برای آن کاملا مفید هم هست باز خوردن آن حرام خواهد بود.
این را هم باید در نظر داشت که اگر به فرض، علم امروز می گوید خرچنگ هیچ ضرری برای انسان ندارد ممکن است فردا با تحقیقات پیشرفته تری بگوید که در خرچنگ و هر آنچه که خوردنش در اسلام حرام شده ماده ای وجود دارد که برای انسان بسیار مضر است و این احتمال بعیدی نیست. هر چند دلیل ما در این باره، دلیل نقلی است نه تجربی آزمایشگاهی.
نقل قول: سوال دوم: وقتی گفته می شود که ماهیان فلس دار حلال هستند؛ پس چرا خرچنگ هم که روی بدنش نوعی فلس دارد حرام است؟ پاسخ: پاسخ این سوال در خود آن نهفته است. وقتی گفته می شود در بین آبزیان و حتی دو زیستان فقط ماهی فلس دار حلال است این یعنی آن حیوان آبزی یا دو زیست باید دو شرط داشته باشد اول اینکه ماهی باشد ؛ دوم اینکه فلس داشته باشد. روشن است که خرچنگ با اینکه آبزیست ؛ اما ماهی نیست ؛ یعنی شرط اول را ندارد ؛ پس حرام است. [1]
نقل قول: سوال سوم: خداوند متعال در آیه 96 سوره مائده فرموده است: أُحِلَّ لَكُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ ؛ یعنی صید و خوردن آنچه که در دریا هست(تمام آبزیان) برای شما حلال است ؛ پس چرا گفته می شود برخی از آنها مانند خرچنگ حرام گوشت هستند؟ پاسخ:
1.استنباط حکم شرعی از آیات و روایات نیازمند به دانش و تخصص خاصی است که همه از آن برخوردار نیستند برای همین است که ما موظفیم برای شناخت احکام دین (بایدها و نبایدها) به متخصصین مربوطه مراجعه کنیم.
2. کارشناس استنباط احکام آنچه که در آیات و روایات آمده است (و نه فقط قرآن) را روشمند به کار می گیرد و تلاش می کند حکم خدا را در آن موضوع خاص از این منابع دینی به دست آورد.
3.بسیار یافت می شود که حکمی در قرآن نیست مانند نجس بودن سگ و یا اگر هست در ظاهر، حکم حلال یا حرام بودن آن کلی است اما وقتی به روایات مراجعه می کنیم پاسخ دقیق معلوم می شود که مثلا سگ هم نجس است و آن حکم به آن شکل کلی که ما فکر می کردیم نبوده است.(نمونه ای در پاسخ چهارم آمده است)
4. با دقت در ادامه آیه معلوم می شود که این آیه اصلا نمی خواهد بگوید آبزیان حلال هستند یا نه ؛ این آیه مربوط به حاجیان است که در آن دو حکم از احکام احرام بیان شده است: اول اینکه به افراد در حال احرام، اجازه می دهد از دریا صید کنند و بخورند؛ یعنی این کار (صید آبزیان) برای آنها حرام نیست؛ دوم اینکه حق ندارند حیوانات خشکی را صید کنند؛ یعنی این کار (صید حیوانات خشکی) برای آنها حرام است؛ اما اینکه کدام آبزی برای آنها حلال است و کدام حرام در آیه سخنی از آن به میان نیامده است؟ وقتی به روایات مراجعه می کنیم پاسخ روشن می شود و این هم کار کسی است که در این رشته متخصص است؛ برای همین است که می گوییم کار استنباط احکام و فهم این چنینی از آیه و روایات را باید به متخصص دین واگذار کرد و احکام را از او پرسید.
از اینجا پاسخ کسانی که کارشناس نیستند و می گویند ما این حکم (حرمت) را قبول نداریم و به نظر ما حکم فلان گونه است نیز روشن می شود.
همه عقلای عالم قبول دارند که اظهار نظر در هر رشته ای نیازمند تخصص است؛ اما برخی را چه می شود که با قیافه ای اندیشمندانه این اصل عقلی را زیر پا نهاده و با اینکه هیچ سر رشته ای در علم دین ندارند به راحتی به خود اجازه می دهند که در حوزه دین اظهار نظر کنند و بگویند به نظر من این حلال است و آن حرام ؛ داستان وقتی جالب تر می شود که این افراد برای همین اظهارنظرهای غیر کارشناسانه و غیرعقلائیشان مورد تشویق برخی همردیفان خود قرار می گیرند.
نقل قول: سوال چهارم: از آیه 14 سوره نمل که فرموده است: وَ هُوَ الَّذِى سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا ؛ فهمیده می شود که خوردن گوشت تمام حیوانات دریایی حلال است. پاسخ: معنای آیه شریفه این است: خداوند همانی است که دریا را به خدمت شما درآورد تا از آن، گوشت تازه بخورید. به نظر شما از کجای آیه فهمیده می شود که هر چه در دریا زندگی می کند خوردنش برای انسان حلال است؟ «لحم طری» یعنی گوشت تازه ؛ نه هر گوشتی که در دریا هست. حالا سوال می شود کدام گوشت؟
اهل بیت (علیهم السلام) که بیانگر قرآنند[2] پاسخ ما را می دهند:
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
كُلْ مِنَ السَّمَكِ مَا كَانَ لَهُ فُلُوسٌ وَ لَا تَأْكُلْ مِنْهُ مَا لَیْسَ لَهُ فَلْسٌ ؛ از ماهی ایی می توانی بخوری (بر تو حلال است که بخوری) که فَلس (پولک) داشته باشد و از ماهی ایی که فَلس ندارد نخور (بر تو حرام است که بخوری) [3]
نقل قول: سوال پنجم: آیا استفاده مختصر برای امور پزشکی از گوشت حیوان حرام گوشت مجاز است؟ پاسخ: اگر درمان بیماری، فقط به خوردن و یا نوشیدن حرامی وابسته باشد به مقداری که ضرورت دارد خوردن یا نوشیدن آن، مانعی ندارد.
نقل قول: سوال ششم: من در استرالیا زندگی می كنم و كانگرو می خورم. فكر می كنم چون كانگرو در عصر نزول قرآن در سرزمین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نبوده است پس حكم حلال و یا حرام بودنش را هم صادر نکرده است. پاسخ:
1. حکم حلال و یا حرام بودن چیزی را فقط خداوند صادر می کند و بس. از این رو اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و دیگر اهل بیت (علیهم السلام) حلال و یا حرامی را بیان کرده اند؛ حکم خدا را بیان کرده اند و نه حکم خودشان را.[4]
2 خداوند متعال که خود، خالق کل شیء است و بر هر چیزی هم که خلق کرده عالم است علمش محدود به حیوانات عربستان نمی شود. پس اگر حکمی را اراده کرد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) آن را بیان کردند آن حکم محدود به مکان و یا زمان خاصی نمی شود و این است معنای جهانی و همیشگی بودن دین اسلام.
3.در حکم مربوط به حیوانات خشکی وقتی گفته می شود این چند حیوان حلال گوشت هستند و بقیه حرام گوشت؛ منظور هر حیوانی است که خدا خلق کرده چه در عربستان باشد چه در استرالیا چه انسان آن را کشف کرده باشد و چه بعدها آن را کشف کند.
پی نوشت ها:
1. میگو با اینکه ماهی نیست اما دلیل نقلی داریم که حلال است ؛ بنابراین خوردن آن جایز است.
2.آیات 44 و 64 سوره نحل
3. من لا یحضره الفقیه 3/323
4.آیات 3-4 سوره نجم و44-46 سوره حاقه
سایت تبیان/امید پیشگر
دو شغلی که برای زنان حرام است
دو شغلی که برای زنان حرام است
1-آرایشگری:
اجرت و درآمد آرایشگر حرام است اگر:
در کتب فقهی اصطلاحی با عنوان «تدلیس ماشطه» به معنای «حیله گری آرایشگر» وجود دارد. اگر آرایشگر با ترفندهایی که به کار می برد عیوب زنی را بپوشاند و وی را دارای محاسنی کند تا زمینه ازدواج او را با مردی فراهم سازد، به این کار تدلیس ماشطه می گویند که در این صورت اجرتش حرام است. اگر آرایشگر بدون هیچ قصدی زنی را آرایش کند ولی آن زن خود، قصد فریب دیگری را داشته باشد، اجرت آرایشگر حلال است و تدلیس بر آن صدق نمی کند. [1]
بعد از تدلیس، برای زن آرایشگر، «تبرج» مطرح می شود. در واژه های قرآنی، تبرج به معنای خودنمایی است. تبرج از ماده برج گرفته شده و به معنای زنی است که زیبایی های خود را به مردان آشکار کند. اگر آرایشگر، زنی را به گونه تبرج آرایش کند، خود عمل تزیین حرام است و به همین دلیل اجرت حاصل از آن نیز حرام می باشد.
موضوع دیگر درباره شغل آرایشگری بانوان، دریافت وجه است. بهتر است آرایشگر برای اجرت خود شرطی قرار ندهد وآنچه به او می دهند را بپذیرد. مستحب است آرایشگر مبلغ بیش از حق خود را مطالبه نکند و اجرت دهنده دستمزد او را پرداخت کند.
2-آوازه خوانی:
خوانندگی از دیگر مشاغلی است در کتب فقهی برای زنان حرام یاد شده است.
درباره غنا در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. برخی از فقها همچون محدث کاشانی و آخوند خراسانی غنا را به طور مطلق حرام نمی دانند، بلکه حرام بودن آن را ناظر به زمانی می دانند که مواردی حرام مانند اختلاط زن و مرد در مجلس و سرگرمی های لهو به آن ملحق شود. [2]. اما محقق بحرانی این توجیه را دربارة حرمت غنا توهمی بیش نمیداند و آن را نمیپذیرد.
طبق نظر مشهور فقها، همانگونه که غنا حرام است، اجرت زن آوازهخوان (خواننده) نیز حرام است، مگر اینکه این خوانندگی در شب عروسی باشد و همراه با حرام دیگری مانند دروغ گفتن، تار زدن و یا داخل شدن مردان در مجلس عروسی، با آن همراه نشود. در این صورت اجرت و کسب زن خواننده حلال است.
پی نوشت ها:
[1]. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج 3، ص 129.
[2]. سیدروحالله خمینی، المکاسب المحرمه، ص 2069.